• وبلاگ : پاييزي
  • يادداشت : همكاري
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سيب سرخي را به من بخشيد و رفت

    ساقه سبز مرا او چيد و رفت

    عاشقيهاي مرا باور نکرد

    عاقبت بر عشق من خنديد و رفت

    اشک در چشمان گرمم حلقه زد

    بي مروت گريه ام را ديد و رفت

    چشم از من کند و از من دل بريد

    حال بيمار مرا فهميد و رفت

    با غم هجرش مدارا مي کنم

    گر چه بر زخمم نمک پاشيد و رفت