15
بنام خدا
ب
1. از امام زین العابدین (ع ) نقل شده که فرمود: بدرستى که زبان آدمى هر روز بر اندامهاى او سرکشى مى نماید، آنگاه مى گوید: چگونه صبح کردید، حالتان چطور است ؟ آنها مى گویند: خوب است !اگر تو ما را واگذارى ! و مى گویند الله الله را در حق ما مراعات کن و آن را قسم مى دهند و مى گویند: همانا ما بوسیله تو پاداش داده مى شویم و بسبب تو مواخذه خواهیم شد
{ بحار، ج 71،ص 278 }
2. از امام صادق (ع ) بدین گونه روایت شده : هیچ روزى نیست جز آن که هر عضوى از اعضاى بدن زبان را تکفیر مى نماید یا اظهار ذلت و خضوع مى کند التماس کنان مى گوید: تو را به خدا سوگند مى دهم که کارى نکنى تا ما به خاطر تو عذاب شویم { بحار، ج 71،ص 302}
3 . على (ع) : هیچ چیزى به زندان طولانى از زبان سزاوارتر نیست . { بحار، ج 71،ص 277 }
4 . و نیز فرموده : نگهداشتن زبان ، پادشاهى و رها کردن آن هلاکت و نابودى است .
5 . علی (ع) : روزه دل بهتر از روزه زبان و روزه زبان بهتر از روزه شکم است . {بحار، ج 71،ص 286}
6. سکونى از امام صادق (ع ) نقل کرده است که پیامبر اکرم (ص ) مى فرماید: خداوند زبان را به عذابى مبتلا مى سازد که هیچکدام از اندامها را به آن عذاب نمى کند؛ زبان مى گوید: خدایا مرا به عذابى مبتلا ساختى که هیچ چیزى را به آن معذب نساختى ؟ پس خدا به او چنین مى فرماید: از تو سخنى بیرون آمد که به مشرق و مغربیهاى زمین رسید پس با آن خون حرام ریخته و مال حرام به غارت برده شد و ناموس حرام به باد رفت ؛ سوگند به عزت و جلال و بزرگى خودم که همانا تو را به عذابى معذب نمایم که هیچ یک از اندامها را (اندامهاى انسان) به آن عذاب ننمایم { کافى ج 2،ص 115}
7 . به روایت داوود رقى از امام صادق (ع ) فرمود: خاموشى ، گنجى وافر و زینت بردبار و پوشش نادان است .
{ بحار ج 71،ص 288 }
8 . و از حضرت رضا (ع ) نقل شده : خاموشى درى است از درهاى حکمت و بدرستى که سکوت وخاموشى کسب محبت مى کند و دلیل بر هر خیر و نیکى است و نیز فرموده : از نشانه هاى فهمیدگى است بردبارى و علم و خاموشى}. بحار، ج 71،ص 288 }
9 . از على بن الحسین امام زین العابدین (ع ) نقل شده است که حق زبان گرامى داشتن آنست از فحش ، بدگوئى ، و عادت دادن آن به نیکى و ترک زیاده گوئى هائى که براى آن فائده اى مترتب نیست و نیکى به مردم و خوش گفتارى در میان آنها .
{ بحار، ج 71،ص 286 }
10. از پیغمبر اکرم (ص ) روایت شده : بدرستى که خداى تعالى در نزد زبان هر گوینده ایست و فرموده : ایمان بنده اى معتدل و پا بر جا نخواهد بود تا دل او مستقیم گردد، ودل او راست و پا بر جا نخواهد شد تا زبان او مستقیم گردد. { بحار، ج 71،ص 287 }
11. و نیز از آن حضرت نقل گشته : سخن زیاد بغیر ذکر خدا نگوئید؛ زیرا کلام زیادى ، جز ذکر خدا دل را سخت مى کند، بدرستى که دورترین مردم از خدا شخص دل سخت است . { ج 1، ص 1، بحار ج 71، ص 281 }
12. حضرت موسى بن جعفر (ع ) از پدران بزرگوارش نقل فرموده که : امیر المومنین على بن ابى طالب (ع ) به مردى گذشت که حرفهاى زیادى مى زد.حضرت ایستاد و سپس فرمود: آى !(حضرت نخواست اسمش را ببرد براى تنبیه او) بدرستى که تو کتابى را بسوى پروردگارت برد و مامور نگهبان خود املا مى کنى ، پس به آن چه تو را فائده مى بخشد بپرداز و آن چه را که بى فائده است واگذار. { بحار ج 71،ص 276 }
13. على (ع ) که فرمود: سخن خود را بسنج و آن را بر عقل و معرفت خود عرضه دار .
14. روایات بسیارى وارد شده که از شوخى و مزاح زیاد بپرهیزید، زیرا آبرو را مى برد و مزاح دشنام کوچک است و نور ایمان را مى برد و جوانمردى را سبک مى کند و سبب کینه و عداوت مى شود و وقار را نابود مى سازد. {وسائل ، ج 8،ص 481- 482}
15. على (ع ) فرموده : به خدا سوگند نمى بینم بنده اى که خویشتن را نگهدارد، نگهداشتنى که او را نفع بخشد مگر این که زبان خود را حفظ کند. { نهج البلاغه فیض الاسلام ، خطبه 175 }
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
یا رب نظر تو بر نگردد
یا حق