پارسال روز قدس رفته بودیم تو خیابون و شعار میدادیم و یه عده سیب زمینی ( منظور آدمهای بیکاره نه همه ) هم با اینکه تو خیابون ول میچرخیدن حاضر نشدن که توی یه امر مهم شرکت کنن و همچنان سیب زمینی باقی موندن.
داشتیم بر میگشتیم که یه نفر از همینا خطاب به من گفت صهیونیست ها رو کشتین ؟
گفتم نه ، ولی خسته شون کردیم حالا شما برید بکشید
اصولا اینایی که توی خیابون هستن ، بیکار هم هستن و در راهپیمایی شرکت نمی کنن یا درک درستی از عملی که میخوان انجام بدن ندارن ، نمی دونن بیان فلان مسیرو پیاده برن و شعار بدن چه اتفاقی میفته ، یا اعتماد به نفسشون اینقدر پایینه که میترسن به این گروه شعار دهنده ملحق بشن ، بیشتر میترسن که سیب زمینی های دیگه بهشون طعنه بزنن .
"یه خاطره کوچولو راهپیمایی پارسال"
در راهپیمایی شرکت میکنیم چون :
یک گام دیگه به اتحاد مسلمانان جهان نزدیک تر بشیم ، اتحاد مسلمین یعنی نابودی کفر و فرا رسیدن ظهور و پایان ظلم و جور در جهان
حمایت از مردم سنی فلسطین توسط مردم شیعه ی ایران باعث روشن سازی مواضع شیعیان در جهان میشه و توطئه های دیگر کشور های مغرض رو درباره شیعیان مظلوم امیر المومنین خنثی میکنه .
اگر به تجاوز یک رژیم نامشروع به مرزی از کشوری اسلامی تن بدیم باید منتظر تجاوز به بقیه ی کشور ها هم باشیم
ادعای مردم کشور ما اینه که شیعه ی شخصی هستن که بخاطر کندن خلخالی از پای دختری یهودی که در مرز کشور مسلمانی بود توسط دشمنان خون گریه میکرد . خدا توفیق بده که نه تنها ادعامون بلکه راهمون هم راه مولا باشه
دعا میکنیم که بتونیم در میدان عمل نقشمون رو به نحوه احسن اجرا کنیم .
بنام خدا
با دوست عزیزی از کشور بحرین توی یاهو صحبت میکردم که دیدم اوضاع بحرین واقعا خرابه ، حرفایی زد که کشور عزیز ما سانسور میکنه ، ارائه نمیده ، نمیدونم شاید واقعا سیاستی در کار نباشه ، اما واقعا اینطوره ؟ سیاست سازش با حاکمان بحرین مطرح نیست ؟
مطلب رو اینجا نوشته بودم اما پارسی بلاگ گنجایش متن زیاد رو نداشت متن رو گذاشتنم توس سایت خودم
برای دیدن متن اینجا رو کلیک کنید
بنام خدا
دقیقا بعد از جریانه انتخابات 88 و فتنه ی بعدش ربنای استاد شجریان رو از تی ( تا جایی که میدونم حتی خودش هم نگفته بود ) بر داشتن و بجای دعای دیگه ای گذاشتن که هیچ وقت نتونست جایگزین خاطره هایی بشه که ملت با ربنای استاد داشتن .
امسال همون ربنا رو با صدای یکی دیگه پخش کردن و حتی نیومدن یکم تغییرات توش بدن و بازخوانیش رو برای مردم پخش کردن که مثلا جایگزین قبلی بشه .
یاد خواننده های لس آنجلسی افتادم ، ابی و داریوش و شماعی زاده و هزار نفر دیگه رو تحریم کردن که مثلا شعرای مستهجن و پلید میخونن . اما بجاشون قاسم افشار و یاوری و چند تا خواننده پاستوریزه شده داخلی گذاشتن که راهشون رو ادامه بدن
با این سیاست دورو چیکار باید کرد ؟ توی این مملکت چی خوبه ؟ چی بده ؟ فقط اشخاصن که بدن ؟
بنام خدا
سحر زده بودم شبکه سه ببینم دعا چی میخونه ، دیدم دعای ابو حمزه ثمالی داره میخونه ، یکم دعا میخوند یکم وسطش مناجات میکرد . یهو یارو پاشده وسط مناجات میگه : خدایا من اگر از تو دور شدم بخاطر بدی و سیاهی دل خودمه ، اون خانومی که توی جامعه بد حجابه بخاطر سیاهی دل خودشه ، اون با این کارش داره با خدا میجنگه .
مردک نادان اصلا فکر نمیکنه این حرفا مربوط میشه با منبر و نیروی انتظامی ، تو این وسط چیکاره حسنی ؟
این دعا مورد علاقه ی خیلی از مردم و بخصوص همون خانوماییه که شما تشخیص دادی دلشون سیاه و کثیفه . اگه کسی تا امروز دم سحر که دلهای همه به خدا نزدیکتر از همیشه است با این دعا کمی به خدا نزدیک تر میشده و حال میکرده شما با این حرفت اون یکم نزدیکی هم ازش میگیری و کاری کردی که دیگه وقتی این دعا از تلویزیون پخش میشه همیشه یاد افکار پوچ و بی معنی امثال شما نادان بیفته و از دین زده تر بشه . تو ملایی ؟ تو طلبه ای ؟ تو مرجع تقلیدی ؟ تو توی این جامعه چیکاره ای که تشخیص میدی چی خوبه چی بده ؟ تو اگه ذره ای فهم داشتی وسط دعای به این قشنگی به یه عده توهین نمیکردی .
یادم رفت بگم : همون لحظه از عصبانیت کانال سه رو رد کردم زدم کانال چهار دیدم سامی یوسف داره عربی و انگلیسی اون شعر معروف به الله رو میخونه . با خودم گفتم ببین روش تبلیغ دین اینا چطوره برای ما ایرانیا چطوریه . آدم یه آهنگ سامی یوسف رو که گوش میده به خدا نزدیک میشه ، اما این بی شعورا یه آهنگ که نمی تونن بسازن هیچ رویایی از دین هم که تو ذهن مردمه رو خراب میکنن .
نه به زمان شاه که نمیذاشتن مردم نفس بکشن ، نه به الان که هر کسی خودشو معیار سنجش هر چیزی میدونه . ملت ایران همواره در افراط و تفریط بودن و هستن و خواهند بود .
اونوقت متفکرین با فکر ما بیان گیر بدن به سریالهای امثال ساختمان پزشکان که چون فلان روز قهوه ی تلخ دست فلان شخصیت بوده ، پس اون میخواسته با این رفتارش بگه که مردم فلان منظومه شمسی از زمینی ها باهوش ترن !!!
آیـــــــــا واقعا غیر از اینه که بد تبلیغ کردن دین از دشمنی کردن رو در رو هم بدتره ؟
شعرا بجا و بحق گفتن که دشمن دانا به از دوست نادان
خدایا کمک کن دوست نادان دینت نباشیم
_____________________________________________________________
بعضی از دوستان از خوندن این پست ناراحت شدند
باور کنید غرضی در کار نیست
این عکس رو ببینید
این یکی از هموناییه که اون آقای محترم وسط دعا گفت به جنگ با خدا برخواستن
خدا از دل بنده هاش بهتر خبر داره . ما میزان سنجنش افراد نیستیم بلکه فقط میتونیم محترمانه بهشون تذکر بدیم نه اینکه توی برنامه مقدس سحر اینطور بهشون تیکه بندازیم .
(شب قدر) تاریخ ویرایش :1390/05/29
با حجاب و بی حجابش رو میتونید تشخیص بدید ؟
نام خدا
با اینکه از فیلم "ورود آقایان ممنوع " خیلی خوشم اومد اما چند تا نکته ی بد داشت تو فیلم که توهین شدیدی به اعتقادات برخی از بانوانه .
نیمه ی اول فیلم خانوم مدیری رو مشاهده میکنیم که بسیار جدی و خشک و قانونمنده ، این خانوم مدیر به کلی محجبه است و حتی سبیــــــل هم داره . البته این طرز پوش این خانوم بر اساس اعتقادات دینیش نیست بلکه بر اساس تفکراتشه که زن بازیچه مرد نیست .
در نیمه دوم فیلم همین خانوم رو میبینیم که علاوه بر حذف سیبیل از صورت یه آرایش نسبتا ملایمی هم داره ، روسری نسبتا رفته عقب ، خیلی مهربون تر و دلچسب تر و اجتماعی تر از خانوم محجبه اول فیلم شده . البته توی فیلم زیباتر از عکس پایین بود .
در نیمه اول که ایشون محجبه بود هیچ کسی رغبت نمیکرد که باهاش حرف بزنه ، همه ازش میترسیدن . اما در بخشی که ایشون به شکل دوم در اومدن همه یه نوع دیگه نگاهش میکردن مثل عزیزی که از مرگ برگشته باشه
حاشیه فیلم : توی برنامه هفت هم کارگردان و تهیه کننده ی این فیلم سینمایی اصرار عجیبی داشتن که بگن ما بازیگری میخواستیم که بتونه هم زشت بشه و هم زیبا - بخش اول فیلم حتما بازیگر باید زشت باشه و بارها این کلمه ی زشت رو تکرار کردن
حالا یه سوال : هر کی محجبه است زشته ؟ کم نیستن زنهایی که با همچین پوششی خارج از هرگونه مدگرایی و تو چشم بودن توی پستهای مختلفی فعالیت میکنن ، آیا اینگونه حرف زدن راجع به این تیپ آدمها توهین به همشون نیست ؟ من خودم بارها با همچین خانومهایی سر و کار داشتم و خانومهای خوبی هم بودن ، نه اینقدر خشن بودن و نه اینقدر سبیلو . خب ما جواب میدیم که شاید توی برنامه زنده تحت فشار بودن و کلمه ی مناسب دیگه ای پیدا نکردن .
اما از این حرفا که بگذریم فیلم قشنگی بود ، بعد از دیدن فیلم کسی نفرین نمیکنه که پولی که گرفتن ایشالله خرج دوا درمونشون کنن با این فیلمشون ، واقعا خوب بود .
بنام خدا
من بیشتر یه وبلاگ نویسم تا یه وبگرد اینترنتی ، اما چند وقتی هست که حالو حوصله درست و حسابی ای ندارم ، برای همین وقتمو بیشتر توی جوامع مجازی های مختلف تلف میکنم ، این آخر ها هم زیاد توی فیس بوک میرم ، کلا هم با جامعه ی مجازی حال نمیکنم منتها چون بر خلاف وبلاگها یه نوع روح زندگی توشون در جریانه و از وضعیت دوستام اونجا آگاه ترم به اونجاها سر میزنم .
گاهی یه چیزایی خودم مینویسم و گاهی هم نوشته های دیگران رو بازنشر یا بقول خود فیس بوک به "اشتراک" میزارم . این اواخر هم چند تا از دوستان شروع به نوشتن مقالات مستند و مختلف درباره رهبری و ولایت فقیه کردن تا مقابل شبکه های هرز خارجی داده باشن که مغلته بسیاری در اینجور موارد دارن و همچنین کور دلان داخلی که چشمهاشون رو بستن و افسار نفس رو رها کردن و مسلمان و غیر مسلمان رو با یک قیمت به شیطانهای جهانی میفروشن .
من هم چون هم قلبا و هم عملا با ولایت فقیه موافقم و میدونم که حمله به ولایت فقیه دقیقا حمله به آرمانهای انقلابه و اینکه حمله کنندگان میترسن به اینهمه خانواده که هزاران هزار فرزندانشون رو در راه انقلاب اسلامی دادن بگن که ما با همه شما مخالفیم و بیخود جوون فرزنداتون رو فدای اسلام کردید و از غیرتتون بیخود مایه گذاشتید میگن ما با ولایت فقیه مخالفیم ، برای همین موضوع من هم نوشته های این عزیزان در فیس بوک رو به "اشتراک" میذارم و بسیار هم از کار زیبایی که کردن لذت میبرم.
اما غرض از اینهمه کلمه پراکنی ، از وقتی که این مقالات رو منتشر میکنم کمی واکنش های مختلف و عجیب و غریب در اطراف مشاهده میکنم که نشون داده کار این عزیزان داره به بار میشینه و از این بابت باید خوشحال بود
دیروز یکی از دوستان بهم میگفت : فلانی مگه فیس بوک هم جای سیاسی نوشتنه ؟ من گفتم اول اینکه اونها نوشته های من نبودن ( بسیار دوست داشتم باشن ) و من اونها رو منتشر میکنم و دوم اینکه گویا بعضی ها چشماشون بسته است و نمی بینند که توی همون فیس بوک چه گروه های مخوفی برای بر اندازی نظام و توهین شدید به اعتقادات دینی ما داره شبانه روز کار میکنن . بعضیا از ابزار قدرتمندی که در اختیارشونه فقط نوشتن " ای وای چقدر حالم بده " و " امروز یه دوس دختر پیدا کردم ... " و گشتن دنبال دخترای مانکن نما و امثالهم رو یاد گرفتن و نمی دونن که این ابزار قوی بهمراه خودش مسئولیت هم داره .
همینجا اعلام میکنم :
1. خدایا شاهد باش که من تمام سعی ام رو میکنم هر چند ناچیز که خون شهیدانت بیخود هدر نره و از هیچگونه تلاشی هم دریغ ندارم و حفظ جایگاه ولی فقیه هم یکی از همون سنگرهاست که سعی میکنم به هر قیمتی شده حفظش کنم .
2. من به هیچ وجه اطلاعاتی نیستم ، گویا برای بعضیا حرف زدن از دین و مذهب و کشور فقط یادآور اطلاعاتی ( سازمانی ) بودن شخصیه ، من حتی کارت بسیج هم ندارم . اما تا دلتون بخواد غیرت دینی و مذهبی و خاکی دارم .
3. هر کسی که دوست نداره اینجور مطالب رو بخونه دلیل نمیشه که دیگران هم دوست نداشته باشن . کار ما فقط اطلاع رسانی درست در مقابل هجوه ی سیاه نمایی های مخالفینه .
4. وقتی شیپور های جنگ نواخته می شود.مرد از نامرد شناخته می شود . حالا که کل دنیای برای جنگ با وطنم بسیج شده و دشمن بجای زدن خاکریز هام مستقیما قلبم رو هدف گرفته باید خیلی بی رگ و بی غیرت باشم که بیکار بشینم . حالا که به چشم برهم زدنی نیت های مردم رو با انواع رسانه ها عوض میکنن ، حالا که جنگ نیت هاست خودمو تسلیم کنم ؟ هیهات منه الذله
حرف بسیار ه ولی ...
از بس سر بزیرم نفهمیدم که همسایمون یه درخت انار جلوی درش کاشته
از بس سر بزیرم نفهمیدم که یه همسایه ی دیگه مون چند تا دختر دم بخت داره
از بس سر بزیرم تا بحال درخت زیبایی که سر خیابونه و گلهای فوق العاده ای رو ندیده بودم
از بس سر بزیرم صاحب خونه ی اولی توی کوچمون که تازه نقل مکان کرده به اینجا رو نمیشناسم
از بس سر بزیرم وقتی صاحب کارم برام از خاطرات فرارش از جبهه رو میگه بیخیال گوش میدم و بروش نمی یارم
از بس سر بزیرم دنبال دختری میگردم که تابحال ندیدمش
از بس سر بزیرم چند ماهه که وبلاگ هیچ کدوم از دوستامو نخوندم
از بس سر بزیرم به خیلی از دوستای خوبم زنگ نزدم حالشون رو بپرسم
از بس سربزیرم پیر شدن پدر و مادرم رو نمیبینم
از بس سربزیرم گاهی فکر میکنم همه مرده ان غیر از خودم
از بس سربزیرم گاهی راه مسجدو گم میکنم
از بس سربزیرم گاهی دوستامو عوضی انتخاب میکنم از داشتنشون یه عالمه عذاب میکشم
از بس سربزیرم گاهی حرفامو توی محل اشتباهی و به شخص اشتباهی میزنم
از بس سربزیرم گاهی محبت دیگران رو نسبت به خودم نمیبینم
از بس سربزیرم گاهی بدی خودم در حق دیگران رو نمیبینم
از بس سربزیرم گاهی مشکلات دوستامو نمیبینم
از بس سربزیرم گاهی از خودم بیزار میشم
از بس سربزیرم ...
خدایا من سر بزیرم یا گنگم ؟ سربزیرم یا غرقم ؟ سربزیرم یا گرفتارم ؟ سربزیرم یا خنگم ؟ سربزیرم یا جوونم؟ سربزیرم یا درگیر زندگی ام ؟ سربزیرم یا ... ؟
بنام خدا
شنیدیدن گاهی یه نفر با عصبانیت میگه فلانی جای خیلی ها رو اشغال کرده و حقشون رو خورده ؟ الان دقیقا همون قضیه است .
انتقاد شدید تشکلهای دانشجویی مازندران از فیلم «پایتخت» + متن نامه سرگشاده
خدایی اینا دانشجو هستن ؟ آبروی هر چی دانشجو رو بردن ، خودشونم نمی دونم چی میخوان بگن . تو رو خدا برید متن نامه رو بخونید خودتون قضاوت کنید ، حالا متوجه میشم چرا بعد از سی سال از انقلاب هنوز کشور جهان سومیم ، برای داشتن همچین دانشجوهاییه که ما به هیج جا نمیرسیم .
جمعی از تشکلهای دانشجویی دانشگاههای مازندران خطاب به عزتالله ضرغامی رئیس سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل است:
خلاصه ی متن : حال از حضرت عالی ( ضرغامی ) می پرسیم نسبت فیلم "پایتخت " با دین و اخلاق چیست؟ اثر فرهنگ ساز این فیلم در محیط های خانوادگی چیست؟ آیا میتوان ادعا کرد که خانوادهها بعد از دیدن این برنامه به سمت کمالات انسانی و ارزشهای دینی سوق پیدا میکنند؟ اگر واقعا این فیلم آموزههای دینی را منتقل میکند بیائید و تبیین آن را برای مخاطبین این رسانه ملی انجام دهید و الا انتظار است از پخش این فیلم جلوگیری کنید، گرچه میدانیم آب به جوی رفته را نمیتوان برگرداند. و همچنین از این اقدام توهین آمیز خود که علنا خلاف شرع بین انجام گشت، رسما عذرخواهی کرده و با نظارت بیشتر خود از ارتکاب مجدد این اعمال درباره هر قومیتی جلوگیری کنید و در نهایت به فکر چگونگی انتقال معرفت دینی از طریق این رسانه به مردم و ارائه یک مدل دینی برای خنداندن مردم باشید.
کل متن رو اینجا ( + ) بخونید ، ببینید چطور یه نامه نوشتن و خودشون آبروی شهر خودشون رو بردن . یه مطلب از امام خمینی (ره ) گذاشتن و انتظار داشتن چون اسم امام میاد ادعاهای غلطشون رو قبول کنن .
از اینا بدتر اونایی هستن که زیر این بیانیه رو امضا کردن ، البته از اسم نهادشون معلومه که همشون هم سن وسال و رفقای خودشون توی دانشگاهها هستن .
کشورم من شرمنده م بابت همچین دانشجوهایی که آبروی تو رو میبرن ، من دوست دانشجوی مازندرانی داشتم که خدائیش بسیار باهوش بود اما اینا رو که میبینم ...
بنام خدا
خدایا به ما نعمت فراموش کردن بدیهای دیگران در حق خودمون و خوبی های ما نسبت به دیگران رو در این سال جدید عطا کن
سال نو بر همه ی عزیزان به خصوص اونایی که خیلی وقته مشغولم و وقت نشده بهشون سر بزنم مبارک و انشالله سال خوبی همراه با شادمانی مضاعف و زندگی شیرین همراه با تنی سالم در کنار خانواده داشته باشند.